فسخ نکاح
مشاوره حقوقی رایگان با وکیل در خصوص فسخ نکاح و تدلیس فریب در ازدواج و فوریت آن 09126161121
فسخ نکاح چیست؟
در مواردی که یی از طرفین بعد از ازدواج متوجه شود که دچار ضرروزیان فاحشی شده (به عنوان مثال عیوب جسمی یا سایر مواردی که در قانون ذکر شده )میتواند با فسخ نکاح ازدواج را به هم بزند
تفاوت فسخ نکاح با طلاق
فسخ تنکاح یکی از موارد انحلال نکاح ات و با طلا تفاوت های دارد مانند اینکه 1-برعکس طلاق به اجرای صیغه مخصوص با حضور دو شاهد عادل نیاز ندارد و فقط با اراده صاحب حق انجام میشود و به طرف مقابل اطلاع رسانی میشود 2- برای طلاق باید اجازه دادگاه گرفه شود ولی برای فسخ نکاح در صورتی که حق فسخ در دادگاه ثابت شود نیازی به دادگاه اوری وجود ندارد و شخص میتئاند از حق خود برای فسخ نکاح استفاده کند
3- طلاق بایددر زملن پاکی زن انجام شود ولی در فسخ نکاح پاکی زن شرط نیست
4-طاق در مورد نکاح دائم است ولی برای فسخ نکاح موقت و دائم و منقطع داریم
5-طلاق فقط حق زوج است ولی زوج زوجه هردو حق فسخ داند
6-برای طلاق حتی اگر مرد با زن نزدیکی نکرده باشد باید نیمی از مهریه را بپدازد ولی در فسخ .مهیه ای ه زن تعلق نمیگیرد مگر بهد لیل عنن (ناتواناییی جنسی )
7-فسخ نکاح برعکس طلاق هیچ گاه وجب حرمت ابدی (حرام شدن زن و مرد) نمیشود
8-در فرض امکان رجوع د هیچ فرضی وجود ندارد.
شباهت های فسخ نکاح و طلاق
1-موجب انحلال نکاح هستند. (عقد نکاح به فسخ یا به طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع (صیغه یا مُتعه) منحل می شود).[۳]
2-عمل حقوق یک جانبه (یقاع ) محسوب میشود
3–احکام راجع به عده ان ها یکسان است .
عیوب موجب حق فسخ ازدواج در مرد (موارد فسخ نکاح از جانب مرد):
عیوب مختص مرد در ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن هرگاه مرد به دلیل عارضهای ناتوان از انجام عمل زناشویی باشد قانون به زن حق میهد که ازدواج را فسخ نماید:
عنن: ناتوانی مرد در نعوظ به شرط آنکه بعد از گذشت مدت یک سال از تاریخ رجوع زن به دادگاه، رفع نشود. عنن در صورتی که پس از عقد ایجاد شود نیز زن را صاحب حق فسخ نکاح میکند.
خصاء: که عارضه مربوط به اخته شدن مرد است.
مقطوع بودن آلت تناسلی.
عیوب موجب حق فسخ نکاح در زن
عیوب مختص زن در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی برشمرده شده است و به موجب آن اگر این عیوب در هنگام عقد موجود باشد و مرد بدون آگاهی به آنها با زن ازدواج کرده باشد. (مواد ۱۱۲۴ و ۱۱۲۶ ق. م.) قانون به مرد حق فسخ ازدواج را میهد.
قرن: استخوانی است در فرج که مانع جماع میگردد.
جذام: بیماری خوره.
برص: نوعی بیماری پوستی که بر اثر آن لکهای معمولاً بزرگ سفید یا سیاه در بدن پدید میآید
افضاء: یکی شدن مجرای بول و حیض را اِفضاء میگویند.
زمینگیری
نابینایی از دو چشم.
حق فسخ نکاح به دلیل عیوب زن، برای جلوگیری از ضرر مرد است. پس اگر بوسیله عمل جراحی یا با وسایل درمانی این عیوب از بین برود، حق فسخ نکاح نیز مبنای خود را از دست میدهد و ساقط میشود.
عیوب موجب حق فسخ نکاح مشترک در زن و مرد:
جنون تنها مصداق عیوب مشترک در زوجین است که موجب حق فسخ میشود. بر طبق ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ ازدواج است. قانون مدنی جنون را تعریف نکرده است، اما طبق نظر فقها جنون یعنی اختلال عقل. بنابراین فراموشیهای سریع بیهوشیهای ناشی از هیجانات ناگهانی، و نیز بیماری صرع (غش) جنون محسوب نمیشود. منظور از اختلال عقل آن است که شخص در انجام وظایف عادی و معمولی روزانه خود نامتعادل شده و اعمال بدون هدف از او سر بزند.
حق فسخ نکاح به دلیل فریب در ازدواج:
یکی دیگر از مواردی که به طرفین حق فسخ را میدهد، تدلیس یا فریب در ازدواج است. یعنی فرد صفتهایی را به خود نسبت بدهد که آنها را ندارد. مثلاً خواستگار خودش را متخصص یا پزشک معرفی کند؛ اما بعد از اینکه خطبه عقد جاری شد، عروس بفهمد که تمام چیزهایی که درباره همسرش تصور میکرده، دروغ بوده است.
حق فسخ نکاح به دلیل تخلف از شرط صفت
تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت در این است که در تدلیس فرد قصد فریب دارد، ولی در تخلف از شرط صفت، فرد چنین نیتی ندارد، واقعاً خود را واجد آن صفت میداند، اما بعد از عقد متوجه میشود که دارای آن وصف خاص نیست. مثل اینکه دختر یا پسری خود را منتسب به خانوادهای دارای ثروت و مقام بداند، ولی بعداً متوجه شود که نسبتی با آن خانواده نداردآخرین موردی که به یکی از طرفین عقد حق فسخ عقد را میدهد، تخلف از شرط صفت است. شرط صفت یعنی اینکه صفت خاصی در شخص شرط شده باشد، ولی بعد از عقد معلوم شود که فرد فاقد آن وصف بوده است (ماده ۱۱۲۸ ق. م.). صفت شرط شده باید دارای نفع و فایدهای عقلایی و مشروع باشد. ثانیاً باید صفتی باشد که موجب ترغیب فرد شود. یعنی فرد با اتکا به این صفت، با شخص ازدواج کند..
ثبت رسمی فسخ نکاح
همانطور که گفته شداین دعوی امری یکطرفه است. در واقع دارنده حق فسخ برای این کار ملزم به رعایت تشریفات خاصی نیست، و فقط با گفتن لفظ یا انجام عملی که بر آن دلالت داشته باشد، نکاح را فسخ مینماید. اما ثبت رسمی آن همانند ازدواج و طلاق الزامی است. به این منظور باید به دادگاه مراجعه نمود و پس از صدور حکم مربوط از سوی دادگاه، فسخ نکاح را در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت نمود.
مهریه در فسخ نکاح
هرگاه فسخ ازدواج قبل از نزدیکی باشد زن حق مهر ندارد و استثناء عنن بودن مرد است که در این مورد زن مستحق نصف مهریه است.
هرگاه فسخ بعد از نزدیکی باشد زن مستحق همه مهریه است.
به نظر اکثر حقوقدانان در صورت فسخ به دلیل تدلیس زن در هیچ فرضی نردیکی یا عدم نزیکی مهریه تعلق نمی گیرد
نمونه دادنامه فسخ نکاح
دادنامه: 9309970224500333 مورخ: 1393/02/25
رای بدوی
در خصوص دعوی آقای الف.الف. به طرفیت خانم الف.ش. به خواسته فسخ نکاح به لحاظ عدم بکارت زوجه صرف نظر از اینکه اولاً عدم بکارت از عیوب فسخ نیست ثانیاً باکره بودن وصف کمال است و صرفاً در صورتی که این وصف در عقد نکاح شرط شده باشد یا اینکه زن به عنوان باکره توصیف شده باشد یا اینکه عقد نکاح روی این مبنا که زن باکره است واقع شده باشد، حق فسخ برای زوج ایجاد می شود و در مانحن فیه خواهان دلیلی بر آن ارائه ننموده است با عنایت به اینکه مطابق کپی مصدق صادره از پزشک متخصص که خواهان نیز آن را در صفحه یکم پرونده ارائه نموده است زوجه باکره بوده است و نظر به اینکه مطابق اظهارات طرفین در صورت جلسه مورخ 92/12/21 زوجین چند روز با هم خلوت داشته اند و زوجه نیز اظهار داشته در آن زمان، نزدیکی با زوج صورت گرفته است و با وصف مذکور، ظاهر با ادعای زوجه موافق می باشد و زوجه نیز در این مورد سوگند یاد کرده است لذا در مجموع دادگاه دعوی خواهان را وارد ندانسته و به استناد ماده 1257 قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام می نماید این رای ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد.
رئیس شعبه 257 دادگاه عمومی حقوقی تهران – مختاری
رای تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی آقای الف.الف. به طرفیت خانم الف.ش. از دادنامه شماره 02012 مورخه 92/12/24 شعبه محترم 257 دادگاه خانواده تهران که به موجب آن حکم به بطلان دعوی مطروحه وی به طرفیت مشارالیها به خواسته فسخ نکاح به جهت فقدان وصف شرط بکارت که عقد نکاح بر مبنای آن واقع گردیده در پرونده کلاسه 257/92/01521 صادر گردیده وارد نمی باشد زیرا رای براساس مقررات و موازین قانونی صادر شده و ایرادی از حیث ماهوی یا شکلی به آن وارد نیست و استدلال محکمه محترم بدوی و نیز مستندات آن صحیح می باشد و تجدیدنظرخواه دلیل یا دلایلی که موجبات نقض و یا بی اعتباری دادنامه را فراهم نماید ارائه ننموده و اظهارات زوجه مبنی بر اینکه زوال بکارت از ناحیه زوج بوده لذا بنا به مراتب دادگاه مستنداً به قسمت اخیر ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 79/1/21 ضمن رد اعتراض معترض دادنامه معترض عنه را عیناً تایید می نماید. رای دادگاه به موجب ماده 365 قانون فوق الذکر ظرف بیست روز قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.
جهت بازگشت به وکیل خانواده لطفا اینجا را کلیک بفرمائید.